اخلاق سازمانی
اخلاق در سازمان، ارتباطات اثربخش را بهوجود میآورد و موجب بهرهوری سازمانی و رضایت شغلی در کارکنان، و در نهایت، موجب تعالی و پیشرفت سازمان میشود. یکی از مشکلات ما این است که اخلاق هیچگاه در حوزة حرفه و شغل مطرح نبوده است؛ درحالیکه آموزههای دینی، به اخلاق، هم در حوزة فردی (شخصی) و هم در حوزة حرفهای توجه دارد.
اخلاق حرفهای، مانند شمشیر دولبهای است که یک لبة آن تهدید، و لبة دیگر آن فرصت است. ضعف در نظام اخلاقی، تهدید، و تقویت آن فرصت را برای سازمان به ارمغان میآورد. اخلاق حرفهای تأثیری چشمگیر بر فعالیتها و نتایج سازمان دارد و در نهایت، موفقیت سازمان را دنبال میکند.
علمای مدیریت، در زمینة اخلاقیات سازمانی به دو مورد مهمی اشاره می کنند:
ابتدا آنکه قوانین و روابط سازمانی، اگرچه برخی هماهنگیها را در موارد وظایف اداری و عملیاتی تشکیل میکنند، در موارد بیشماری سکوت می کنند و هیچ نوع طریقی را برای تصمیمگیرندگان بیان نمیکنند؛
مورد بعدی آنکه آرمان اخلاقی ـ ارزشی سازمان، برای همة اشخاص و اعضا مشخص نیست و منشور اخلاقیات میبایست یاریدهندة مدیران و کارکنان باشد و آنان را به شناخت آرمانی مشترک از نظر ارزشی نایل سازد که این خود موجب انسجام، وحدت و یکپارچگی سازمان و اعضای آن خواهد شد و همدلی و همسازی را در سازمان ایجاد خواهد نمود.
مسائل اخلاقی در هر شغلی، ریشه در اعتماد عامه مردم دارد. اگر نظرا عمومی توسط رفتار غیراخلاقی و غیرحرفهای یا غیرمسئولانة یکی از افراد حرفه تغییر نمایند ، تمام اعضای دیگر صدمه میبینند و از عملکرد حرفهای آنان کاسته می یابد یا آسیب میبیند.
بنابراین، مدیران و کارکنان سازمانها برای به انجام دادن امور سازمانی خود، افزون بر معیارهای سازمانی و قانونی، به مجموعهای از رهنمودهای اخلاقی ـ ارزشی نیاز دارند که آنان را در رفتارها و اعمال اداری و سازمانیشان کمک کنند.
همان ضرورت تدوین منشور اخلاقی است. بنابراین، با توجه به دلایلی که درپی میآید، ضرورت وجود منشور اخلاقی در سازمانها احساس میشود
موضوع : برچسب ها : ,